۵/۲۴/۱۳۸۲

دلتنگي‌ها
سرخوشي اين روزها، درون هيجان‌زده را اگر تخفيف ندهد، دست كم از ابهام چرايي زندگي مي‌كاهد.سوال‌هاي مكرري كه در خلوت‌مان به نشانه سرگشتگي و كاوش به آينه مي‌سپاريم، مانند ماه درخشاني كه از دل درياي تنهايي سر بر مي‌آورد تا تو را همنشين فردا باشد. اندوهي كه راه را بر چشم تر مي‌بندد و حسرتي كه دل را به ياد معصوميت گذشته مي‌اندازد تا بزرگي آشفته‌حالي امروز را هيچ بدانيم. هميشه راهي براي گريز هست.

من بي تو از خود نشاني نبينم
تنهاتر از هرچه تنها
همداستاني نبينم.
« مهدي اخوان‌ثالث »

هیچ نظری موجود نیست: