۱۰/۰۶/۱۳۸۱

دلتنگي‌ها
گاهي لازم است كه همديگر را به حال خود راه كنيم. حرف‌هاي نگفته را در سينه‌ها با لبخندي از رضايت نگه داريم، دست‌هاي نياز را در جيب‌ها مشت كنيم، از ذهن‌هاي آشفته فاصله بگيريم و در عين بحران، شجاعت تصميم‌گيري را تمرين كنيم. اصولي را بپذيريم و قرار بر اين باشد كه ترديد نكنيم. هميشه تا آخر راه برويم. حزن را با اندوه تلخ فرصت‌هاي از دست‌ رفته يكي نكنيم. حوصله‌تنگ و دل‌غمگين را با دلدادگي تاخت بزنيم. هم‌چون سپيده سر‌زده وارد شويم اما بي‌خداخافظي از كنار هم نگذريم. از همه چيز خبر داريم، لازم نيست خواب‌هاي‌مان را براي هم تعريف كنيم. آدماي تنها زود همديگر را پيدا مي‌كنند.

ديگر اين پنجره بگشاي كه من
به ستوه آمدم از اين شب تنگ.
« هوشنگ ابتهاج »

هیچ نظری موجود نیست: