...
عادت تنها دشمني است كه ما اينقدر دوستش داريم. حتي آدم به مردن مكرر هم عادت ميكند و ديگر نميتواند بفهمد كٍي مرده و كٍي زنده شده.وقتي از خطر، مرگ و بيماري دور مي شويم در حقيقت مردهايم و بار ديگر چون چيزي داشتهايم كه برايش زنده بمانيم به زندگي برگشتيم. چيزي كه بيمار را خوب مي كند داروي مناسب نيست، تلقين مناسب است
.«از كتاب پَستي نوشته محمدرضا كاتب»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر