انتخاب
هرچند در هر زمان عوامفريبي پيشبرنده مقاصد حكومتي است اما در نهايت اين توده مردم هستند كه در كمال بيعلاقگي بر سرنوشت خود، تأ مين كننده فضاي لازم براي سلطه هستند. وقتي اشتباه در برآورد نيرهاي موثر در تحريك مردم در شركت يا عدم شركت در هر حضور اجتماعي با نوعي خوشبيني مضاعف همراه باشد، ميشود آنچه امروز شاهد آن هستيم. وقتي در روستاها و شهرهاي كوچك، ملاي ده يا ريش سفيد معتقد و محترم محل چنان ابتكار عمل را به دست ميگيرند و جمعيت انگشت به آنجا را وعده دنيا و آخرت ميدهند، چه جاي اتكا به آمارها و نظرسنجيهاي ريز و درشت. حوصله نميخواهد تا بگردي و بداني مردمي كه از ترس عقوبتهاي قومي و برخوردهاي امنيتي مُهر بر تأييد آنچه نميخواهند ميزنند و يا چنان در درماندگي خود، خود را و انتخاب خود را ميفروشند، تقصيري ندارند. به هر صورت حضور آگاهانه و هوشمندانه آن طور كه ميگويند تنها از فقر آگاهي اين مردم برميآيد كه هر وقت كه توانستهاند از ايمان و اعتقاد اين توده، ملعبهاي ساختهاند براي ريشخند بر من و تو.
هر سه مقابل پنجره نشستند خيره بر دريا
يكي از دريا گفت. ديگري گوش كرد
سومي نه گفت و نه گوش كرد. او در ميانه دريا بود، غوطه در آب.
«يانيس ريتسوس شاعر يوناني»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر